آشنايی با رنگرزی گياهی و حيواني چه اهمیتی دارد؟
اهمیت وجود رنگ چه از نظر ضرورت و چه از لحاظ زیبایی، بر کسی پوشیده نیست.لذا آشنايی با رنگرزی گياهی و حيواني در صنعت فرش بسیار مهم است. در نتیجه، انسانها از ديرباز، بر آن شدند که از موادّ مختلف موجود در طبيعت برای رنگرزی بهره بگیرند. ابتدايي ترين رنگها برای بشر اوّليه، سياه، قرمز و زرد بودهاست كه به دنبال اين شناخت، از خاكِ زرد، به عنوانِ رنگ زرد؛ از خاكِ سرخ، به عنوانِ رنگ سرخ و از زغال به عنوان رنگ سياه استفاده میكردهاست.
رنگ سازی در ايران، قدمتی چندهزارساله دارد كه نقّاشيهای ابنیهی تاريخی و منسوجات به دست آمده از قديم، گواه خوبی بر اين مدّعاست. گذشته از آثار به جامانده از دورانِ هخامنشیان و ساسانیان، كه نشانگر مهارت ايرانيان در بافت و رنگرزی فرش و منسوجات مختلف است، عصر صفويه اوج شكوفايی این هنر در ايران است و قابل ذکر است که رنگرزی در اين دوران، شاد و متنوّع بودهاست.
در برخی از مينياتورهای اين دوره، قالیهايی با زمينهی سبز يا حتّی زرد به چشم میخورد كه نشانگر سابقهی برخی از رنگ بندیهای دوران صفویه است. از این میان میتوان به طور ویژه به رنگ زرد اشاره کرد كه برخلاف محبوبیت این رنگ در آنزمان، امروزه به هيچ عنوان مورد پسنديد نيست؛ دلیل این امر هم آن است که متاسفانه در تاريخ معاصر ايران، استفاده از رنگهای تيره باب شدهاست(آشنايی با رنگرزی گياهی و حيواني). این در حالیست که با توجه به سوابق تاريخی، ملّت ما مردمانی بسيار شاد و سرزنده بودهاند اما آنچه با توجّه به نقاشیها و نمونههای بازمانده از دروه صفویه در میيابيم این است كه رنگبندی قالی ايران، مخصوصا از دوران مذکور به بعد، تغييركرده و روز به روز تيره تر شدهاست.
ارتباط بین اقلیمهای گیاهی و هنر رنگ در ایران(آشنايی با رنگرزی گياهی و حيواني)
اقليم و پوشش گياهی ايران به نوعیست که برای ما، دستیابی به رنگهای روشن سادهتر از رنگهای تیره بودهاست؛ تا جایی که از مجموع گياهان رنگی ایران، تنها نيل كه در خوزستان كاشته میشد، رنگ سرمهای میداد. رنگ سياه و قهوهای تيره نیز از آنجا كه با استفاده از دندانههای پوساننده تهيّه میشده، در قالی ايران چندان كاربردی نداشته است و یا اگر داشته، در قالیهای پست مورد استفاده قرار میگرفته است نه در قالیهای مرغوب. غیر از اینها، همهی گياهان رنگی ايران حتّی پوست گردو و حنا، رنگهای شاد به دست میدهند.
قسمتهای رنگدار در گیاهان مختلف
قسمتهای رنگدار، در گياهان مختلف، متفاوت است؛ دسته بندی زیر، محلّ رنگدار گیاهان مختلف را با ذکر مثالی بیان میکند:(آشنايی با رنگرزی گياهی و حيواني)
- در ريشهی گیاه، مانند روناس
- در قسمت گل مانند اسپرك، زعفران و گندل
- در برگ مانند نيل و توت
- در پوست ميوه مانند انار و پياز
- در پوست ساقه مانند بلوط
- تمامی قسمتهای گیاه مانند سماق ( بهخصوص ميوهی آن ) و همچنين گزنه ( البته به غیر از ریشهی آن)
معرفی روناس به عنوان یکی از گياهان رنگزا:
زادگاه پيدايش اين گياه خاورميانه است، ولی از گذشتههای دور، دربيشتر پهنههای جهان كشت میشدهاست. درایران نیز، از ديرباز تا کنون، در بیشتر مناطق، این گیاه كشت میشده بهويژه در يزد که با وجود هوای گرم و اراضی شنزار، برای رویش و رشد این گیاه مستعد بودهاست. ريشههای روناس، قطور است و در اراضی شنزار، نزديك به ۲ متر در ژرفای زمين فرو میرود. در ريشهی این گیاه، مادهی زرد رنگی يافت میشود که چنانچه ريشه تازه باشد، شيرين و اگر كهنه باشد، تلخ و قابض است.
(آشنايی با رنگرزی گياهی و حيواني نیازمند آشنایی ما با گیاهان رنگزا می باشد) روناس دارای گونههای متعدّدی است که ازنظر جنس و رنگ متفاوت میباشند. کیفیت مادّهی رنگی موجود در ريشهی این گیاه، بسته به مدّت زمانی كه در زير خاك مانده باشد، متغیّر است. در گذشته، ريشهی روناس را ۴ تا ۵ سال و گاهی بيش ازاين مدّت، زير خاك نگه میداشتند و یکی از علّتهای کیفیت بالای رنگهای گذشته، همين امر بودهاست. متاسفانه امروزه ريشهی يك ساله را به فروش میرسانند، و گفته ميشود این موضوع کیفیت رنگ روناس را پایین میآورد. قابل ذکر است که، روناس پهنههای گرمسيری، از روناس سردسيری مرغوبتر است.
ساختار ریشهی روناس
ريشهی روناس از سه بخش تشکیل شدهاست:
- در ميانة ريشه، مغز باريكی است كه رنگ قرمز دارد.
- بخشی كه روی مغز قرار گرفته، كلفت تر است و رنگش زرد مايل به قهوهایست و موادّ رنگی هم، بيشتر در اين بخش يافت میشوند.
- پوست كه مانند لايهی نازكی روی ريشه قرار گرفته و رنگ آن، قرمز مايل به قهوهایست.
منبع:سایت فرش کاشان