قبل از وجود تركيه در آناتولي، روم شرقي فرش هاي نرم با بافت مسطح و داراي نقش گل دار را مي بافته اند، البته آن تكنيك خيلي دقيقي كه آنها استفاده مي كرده اند يك معما باقي ماند. اين سوال كه آيا قاليچه ها سفت بوده اند و يا اينكه صرفا نرم بوده اند مربوط به گره ها و برش بافته ها است.
تركيه يكي از مناطقي است كه در هنر قالي بافي داراي پيشينه است. تركيه با ايران و قفقاز كه از نظر هنر قالي بافي در جهان جايگاه ويژه اي دارند، همسايه است. پس مشاهده تاثير قالي بافي ايران و نقوش متنوع قفقاز در فرش تركيه طبيعي است.
در حدود هفت قرن قبل بود كه اروپائيان علاقه خود را نسبت به فرش هاي شرقي ابراز كردند. تركيه اولين كشور پاسخگو به سليقه اروپائيان براي اين پوشش دهنده ي نرم و باشكوه و جلال بوده درقرن شانزدهم و زماني كه قاليچه هاي ايراني به طور عمده براي همه نا شناخته بودند، فرشهاي تركيه اي، در بين خانه هاي اشراف زادگان، اثاثيه اي نو ظهور بوده مجموعه شناخته شده يking
henry v و پسرش كه مالك جين هايي از فرش هاي تركيه اي هستند در برگيرنده همين مسئله است. اين فرشها داراي منگوله هايي با جذابيت كم نظير، با ظرافت و طراحي كمتر و دقت رنگ كمتري نسبت به نوع ايراني هستند و اغلب آنها داراي طراحي مبهم و معما گونه هستند، كه گفته
مي شده است آنها از يك سيستم باستاني سمبليك استفاده مي كرده اند.
با توجه به ادبيات روم شرقي، يونان و آمريكايي ها، در آسياي صغير حتي قبل از ظهور مسيح فرش بافته مي شده است. اگر چه قديمي ترين نوع شناخته ي شده آن به هفتصد سال قبل بر مي گردد، كه در آن زمان منطقه تحت تصرف تركها بوده است.
فرش تركيه از گذشته تا به امروز گرايش انكار نا پذيري به نقوش هندسي دارد. شايد يكي از اين دلايل نفوذ طرح هاي اقوام بيابان گردي باشد كه اين منطقه را مورد تهاجم قرار داده اند. و به اعتقاد برخي نيز شايد اين امر متاثر از اعتقادات و مذهب تركان باشد. چرا كه اغلب ترك ها سني مذهب هستند و بر اساس اعتقادات مذهبي خود مجاز به به نمايش تصوير انسان و حيوانات و ساير اشكال طبيعي و زنده در فرش نبوده اند. اما ايرانيان در اين امر محدوديتي نداشتند و به همين دليل برخي از فرش هاي نفيس بافته شده در آسياي صغير، در اثر مراودات و سكونت گاههاي ميان ايرانيان و تركان و برگرفته از هنر ايراني است و طرح هاي گردان و ملهم از طبيعت، از نشانه هاي آن
مي باشد. معرض و طبقه بندي فرش تركيه به علت خصوصيات خاص آن و از همه مهمتر گرايش بيش از اندازه به فرش هاي هندسي كاري بسيار سخت است. اصولا كاربرد كلمه نقوش استليزه نيز در مورد بسياري از نقوش آن بايد با احتياط صورت گيرد. زيرا كه هويت اصلي بسياري از
نگاره ها براي ما مهم است. به اين ترتيب نمي توان نقوش فعلي را استليزه يا تجديد يافته نقوش و حتي اشكال اشكال حقيقي دانست. در واقع كاربرد نماد ( سمبول ) و موارد مشابه نيز براي طرحهاي فرش تركيه تا حدودي بايد با احتياط همراه باشد. زيرا اصولا سمبوليسم نيز به آن مفهومي كه در فرش هاي چين و تركستان وجود داشته و دارد، در اين منطقه رايج نبوده و نيست.
فرش هاي قديمي تركيه:
قديمي ترين فرشهاي تركيه از قرن ۱۳ تا ۱۷ ميلادي را مي توان به سه گروه تقسيم نمود.
الف) قالي هاي قرن سيزده ميلادي يا قالي هاي سلجوقي.
قديمي ترين نمونه هاي شناخته شده فرش تركيه شامل چهار فرش و دو قطعه پاره فرش است. احتمال داده مي شود كه اين فرش ها در زمان حكومت سلطان علا الدين( ۱۲۳۶- ۱۲۱۹ ميلادي ) براي مسجد قوينه بافته شده اند. قدر سلم اين قاليها مربوط به زمان سلاجقه روم است كه حكومت آنان در قوينه، در قرن پانزدهم ميلادي توسط تركان عثماني ساقط شد. نقوش اين فرش ها كاملا هندسي است و در حاشيه دو قطعه از آنها نوشته هايي شبيه به خطوط كوفي وجود دارد. رنگ هاي استفاده شده در اين فرش ها نيز عمدتا آبي، قرمز و زرد مي باشد. اين قالي ها كه به قالي هاي قوينه شهرت يافته اند، قديمي ترين قاليهاي بافت تركيه مي باشند كه گره قيوردس يا همان گره تركي در آنها به كار رفته است. اين فرش ها در موزه اوقاف استانبول نگهداري مي شوند.
ب) فرش هاي قرون ۱۴ و ۱۵ ميلادي يا فرش هاي حيوان و پرنده دار:
در نقاشي هاي ايتاليايي قرون ۱۴ و ۱۵، تصوير فرش هايي ديده مي شود كه روي آنها تصاوير حيوانات و پرندگان با خطوط هندسي در كادرهايي مستطيلي شكل يا هشت ضلعي كشيده شده است. اين فرش ها در ايتاليا مورد توجه بوده و از طريق شهرهاي ونيز و جنوا از آسياي صغير وارد ايتاليا مي شدند. از اين فرشها تنها سه نمونه باقي مانده است كه همگي داراي گره تركي هستند . قديمي ترين آنها قطعه ايست كه در منطقه فسطاط مصر پيدا شده و متعلق به قرن چهاردهم ميلادي بوده و هم اكنون درموزه متروپوليتن نيويورك نگهداري مي شود و احتمال داده مي شود بافت تركيه باشد. اين سه فرش داراي نقوش تزئيني هستند كه از شكل يك پرنده به رنگ نارنجي، سبز و قرمز در داخل هشت گوشهاي سبز و آبي تشكيل يافته است. فرش هاي ديگر كه با تصوير پرنده در داخل مناطق جداگانه كشيده شده و مانند كاشي كف اتاق مي باشد، در نقاشي هاي قرن چهاردهم ديده
مي شود. از جمله اين نقاشيها يكي با نام « ازدواج عذرا » كار نيكولودابواوناكورسو در گالري ملي لندن و ديگري نقاشي بشارت تولد مسيح بر ديوار كليساي « سانتيسيما آنونزيانا » در شهر فلورانس ايتاليا است.
در موزه تاريخي استكهلم نيز يك قطعه فرش از اين نوع وجود دارد كه متعلق به قرن ۱۵ ميلادي است. اين فرش كه در كليساي ماربي پيدا شده و به همين نام نيز شهرت يافته است، دو منطقه كاملا مشخص به صورت هشت ضلعي دارد كه داخل آنها تصوير پرندگان رو به رو با اسلوب هندسي كشيده شده و بين آنها درخت نخل ترسيم شده است. نظير همين فرش با تفاوت در تصوير حيوانهاي آن ، در موزه برلين موجود است. در اين فرش كه بار هم مانند فرش ماربي از دو منطقه هشت گوش تشكيل شده، در داخل هر منطقه تصوير جنگ بين اژدها و پرنده عنقا ترسيم شده است كه احتمالا از هنر چين اقتباس شده است.
ج) فرش هاي قرون ۱۵،۱۶و۱۷ ميلادي
بسياري از فرش هايي كه از قرون سيزدهم ميلادي به بعد توسط تجار ايتاليايي و ونيزي به كشورهاي اروپاي غربي فرستاده شدند، مورد توجه نقاشان اروپايي قرار گرفتند و زيبايي و جلوه بعضي از طرح هاي هندسي اين قالي ها الهام بخش آنها شد. نقاشاني همچون يان وان ايك، مملينك، مابوزه، موراني، گيرلاندو، آندره سولاريو، ويليام لاركين، رافائل دلگاربو و بالاخره دو تن از معروفترين آنها به نامهاي لورنز و لوتو و هانس هولاين. مخصوصا اين دو نقاش آخري از طرح هاي اين قالي ها در كارهاي خود استفاده كرده اند. بعدها و حتي امروز نيز به نام آنها شهرت يافته است. طرح هايي با نام «لوتو» و «هولباين». فرشهايي طراحي شده از نقاشي هاي هنرمندان، امروزه معيار مناسبي براي تعيين فرش هاي كهنه تركيه و طبقه بندي آنها مي باشد. و كار شناسايي قاليهاي آن سرزمين را آسان تر نموده است. از قرن ۱۷ ميلادي به بعد مي توان طرح هاي مختلفي را براي فرش تركيه برشمرد كه هر يك از آنها داراي ويژگي هاي خاص خود مي باشند. اما همانطوري كه قبلا گفته شد اغلب فرش هاي مناسب تركيه با اسلوب هندسي طراحي شده و تفكيك آنها تنها از روي برخي ويژگي هاي بافت مناطق توليد شده ميسر مي باشد.