هنر فرش ایران ، از میان همه هنرهای ایران، فرشبافی معروفتر و محبوبتر است. این هنر بزرگترین سرمایه این کشور است و ایران در ایجاد هنر ، مادر و نیروی الهامبخش بوده است. فرشبافي كم و بيش هنر و صنعتي است همگاني و برخوردار از رشد و بالندگي خودجوش و طبيعي.
فرش، حتي گران بهاترين آن، براي فروش به بازار مي آمده است. چنين اقبال عام و همگان پسندي مايه ي قوت و اعتلاي هر هنري است و سبب ميگردد كه هنر هرچه بيشتر انساني شود و به فرايند تكوين سنت هاي راستين مردمان بپيوندد.
هنر فرش ایران :
فرش ایران کالایی است که با تکنیکی ساده و ابتدائی و با استفاده از رنگ ها و مواد حاصل از طبیعت شکل گرفته، خصلت های بومی، قومی، منطقه یی، اجتماعی و تاریخی از طریق انسان (بافنده) آن را اگر نه به هنری ناب، بلکه به پدیده آن چنان بی همتا تبدیل کرده که گویا از تاثیر زمان و کهنگی به دور است برای آنان که دوستدار فرش ایرانند، زایش مکرر گل های اناری بر ساقه های همواره گردنده ی اسلیمی، زایش مکرر زندگی است که گرمای حیات و جاودانگی را بر گستره یی از رنگ های اثیری و جادویی به درون خانه می کشاند. فرش، تجسم زوال ناپذیری و بی مرگی و تحقق رویاهای از دست رفته ای است که یاد زندگی آرام در گذشته های دور و بیرون از زمان را دارد.
فرشهای ایرانی باوجود تنوع طرح و زیبایی رنگ و حسن ترکیب الوان، در مقایسه با فرشهای ترکی و هندی از این جهات کمی ناقص به نظر میآید. علت این امر آن است که ایرانیان برطبق رسم و راه دیرین خود برای ملایمت، قدر و اعتباری میشناختند و همیشه از آن بیم داشتند که رنگهای تند و پر جلوه، معانی لطیف شاعرانه را از نظر دور دارد و در روابط دقیق و ظریف اشکال خللی ایجاد کند.
شگفت نیست که فرش به عنوان کالایی استثنایی، حتی در زمان کهنگی و انحطاط نیز، کاربرد مادی و معنوی خویش را از دست نمی نهد، و این امر امکان پذیر نیست جز از طریق انتقال غنی ترین غرایز و احساسات و اندوخته های ذهنی هویتی انسان بافنده به فرش. با این تعبیر می توان دریافت که چگونه مفاهیم متداول عرفی، یا قراردادی هنری، در برابر چنین پدیده ای رنگ می بازد و گاه نمونه ی کوچک و کم نقش و رنگ بافته شده در روستایی دور افتاده و در خلوت خلاق تنهایی و ذهنیات یک زن روستایی، می تواند در حد یک شاهکار هنری ارزش یابد و هنرشان و محققان، برای دریافت این خصلت ذاتی، آن را زیر میکروسکوپ های لابراتورهای پیشرفته بکشانند.
اينجاست كه هنر فرش ایران، سرشت و ويژگي فراورده خود و تناسب اندازه و ترکيب بندي تزييني و تحرك طرح و نقشه را به تمامي نگاه مي دارد، و نگارگر همگي توان خويش را در باریک بيني و موشكافي و نرمش و پويايي به کار مي بندد. همكاري و هماهنگي تا بدين پايه در ايران بيش از اكثر جوامع فرهنگي ديگر در امكان مي آمد، چرا كه در اين سرزمين هنر نقاش همواره جنبه تزييني داشته و نگارگر را سوداي آن بوده كه رنگها را همچون نغمه ها و نواهاي موسيقي ناب مترنم سازد و نقش و نگار را زبان دار و پرمعنا كند.