معایب استفاده از روش ذهنی بافی در بافت فرش
بافندگان فرش هر کدام روش خاصی برای بافتن فرش دارند ؛بعضی از بافندگان کهنه کار و قدیمی هستید و تمام اجزای فرش را از هم تشخیص میدهند. بافندگان جوان تر نیز با کمی احتیاط بیشتر نقش های زیبایی می آفرینند . در این بین یه این سخن مشهور میرسیم که کمرنگ ترین قلم ها از پررنگ ترین حافظه ها ماندگار تر هستند؛پس چه بهتر است که برای بافت فرش نقشه و طرح پیش روی خود داشته باشیم و از ذهنی بافی دوری کنیم – ذهنی بافی به این معناست که طرح را دز ذهن خود مجسم میکنیم و با توجه به چیزی که در ذهنمان وجود داره شروع به بافتن طرح فرش میکنیم.البته خیالتان راحت که در طراحی فرش کاشان به تمام نکات ذکر شده و بلکه بیشتر نیز توجه شده است.
در این نوشته به بررسی معایب استفاده از روش ذهنی بافی در بافت فرش می پردازیم. در ادامه مقاله با ما همراه باشید.
دراین روش طرح ها با گذشت زمان اصالت خود را از دست می دهند:
یکی از معایب استفاده از روش ذهنی بافی در بافت فرش این است که در این روش چون روش طراحی بسیار دقیقی است باید برای تمام طرح ها وقت گذاشته شود اما تجربه نشان داده است که به مرور زمان تولید کننده چون می خواهد فروش بالاتری داشته باشد به این فکر می کند که سریعتر طرح های مختلفی تولید کند.در نتیجه این اقدام فروشنده باعث می شود که طرح ها به مرور زمان ساده تر شوند و اصالت خود را از دست بدهند و همینطور به صورت ناقص و خلاصه و با سرعت بالا،تولید و عرضه گردند.
بسیار واضح است که در این روش نقشه هایی که کشیده می شوند تنوع کمی دارند:
هر شخصی در دنیای فرش بافی و بافندگی به خوبی می داند که ذهن طراحان خیلی که خوب و پویا باشد ،آخرش می تواند پنج الی شش طرح به یاد ماندنی و زیبا را خلق کند.از همین جهت می توانیم بی درنگ نتیجه بگیریم که این روش اصلا روش خوبی برای تولید فرش با طرح های متنوع و تعداد بالا اصلا روش خوبی نیست.از آن گذشته این روش آن قدر دشوار است که حتی نمیتوانید فکرش را کنید و مطمئن باشید به مرور زمان ذوق هنری بافنده،رو به زوال خواهد رفت و بافنده دیگر نمیتواند طرح های به یاد ماندنی از خود برجای بگذارد.اما فرش های کارخانه فرش کاشان تنوع بالایی در طرح و نقش دارند
تعداد رنگ هایی که مورد استفاده قرار می گیرد بسیار محدود می باشد:
تعداد رنگ های مورد استفاده طراح و بافنده فرش کمتر است چون استفاده ازین روش بافت فرش،ایجاب می کند که طراح این کار را انجام دهد.به این خاطر که اگر فرضا قرمز کمرنگ در جایی استفاده کند و بخواهد در جای دیگر از قرمز پررنگ استفاده کند مطمئن باشید که رنگ ها را بعد از مدتی از هم تمیز نخواهد داد و یادش نمیماند که چه رنگی را در کجا باید استفاده کند پس به ناچار مجبور میشود که از رنگ هایی که شبیه به هم هستند استفاده نکند.
استاندارد کمتر رعایت می شود:
در این روش که از دیگر معایب استفاده از روش ذهنی بافی در بافت فرش می باشد چون بافنده نمیتواند آن چیزی را که تجسم کرده است را یکجا ببیند(نتیجه کار خود را به صورت تمام شده و یکجا ببیند)استاندارد به ندرت رعایت میشود و اگر هم طراح با استاندارد های بافندگی آشنا باشد موقعی میتواند نقاط ضعف و قوت کار خود را ببیند که فرش بافته شده باشد و آن وقت هم کار از کار گذشته است.
نمیتوانید دقیق باشید:
در این روش نمیتوانید دقیق باشید چون به هر حال آدمی جایزالخطا است و هر آن ممکن است اشتباه کند و زمانی متوجه اشکال در کار خود میشود که یا بافت فرش را تمام کرده باشد یا اینکه چندین گره را براساس همان اشتباه خود پیش میبرد که در اینجا می توان گفت:”خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج”در نتیجه فرشی که بافته شده بدرد بخور نمی باشد.همچنین میزان کوبیدگی و کشیدگی در فرش قابل کنترل نخواهد بود.
اما نتیجه؟
با توجه به مطالب بالا نتیجه میگیریم که به جای روش ذهنی بافی از روش نقشه خوانی استفاده کنیم و کار تولید را بین طراح و بافنده تقسیم کنیم که هر کس کار کمتری را با کیفیت بالاتری ارائه دهد.و این بود معایب استفاده از روش ذهنی بافی در بافت فرش لطفا به دیگر مقاله های ما توجه فرمایید.